محتواهای فارسی زبان حالا 3، 4% کل محتوای وب را تشکیل می دهند، اما آیا واقعا از نظر غنا و مفهوم مطالب هم پیشرفتی داشته ایم و اصلا از نظر کمی هم این رتبه بندی درست است؟!
به گزارش مجله 90 جعبه، دبیر شورای اجرایی فناوری اطلاعات کشور با انتشار توییتی، از افزایش سهم زبان فارسی در محتوای وب خبر داده و اعلام کرده که محتواهای فارسی زبان حالا 3/4% کل محتوای وب را تشکیل می دهند. در این توییت که با هشتگ های حکمرانی الکترونیکی و حکمرانی فضای مجازی منتشر شده، نکته جالبی را می خوانیم.
رضا باقری اصل، دبیر شورای اجرایی فناوری اطلاعات کشور در توییتر خود ضمن اعلام این موضوع که زبان فارسی حالا در جایگاه پنجم در بین زبان های موجود در وب قرار گرفته و بعد از انگلیسی، روسی، ترکیش، اسپانیولی در جایگاه 5 ام قرار گرفت. زبان فارسی در ابتدای سال 2014 (دی ماه 1392) تنها 0.8 % و در جایگاه 14ام بود. این آمار از طریق وبسایت W3Techs تهیه شده
از نظر کمی باید بگویم که این آمار بر اساس تحلیل 10 میلیون سایت برتر در الکسا تهیه شده. الکسا همان طور که می دانید مرجع قابل اعتمادی نیست و همچنین محدود شدن آمار به سایت ها، آن هم سایت های پرترافیک مخدوش کننده آمار کلی است. (تصویر شاخص این پست را ببینید.)
اگر نگاهی به سایت statista بیندازید، امار سال 2020 بر اساس معیارهای دیگر چیز دیگری را می گویند.
اما اجازه بدهید شک و تردید جدی خودم را به جز در مقوله عدد، نسبت به افزایش کیفیت محتواهای مندرج ابراز کنم.
متاسفانه در سالیان اخیر، رکودها و سقوطهای اقتصادی باعث ایجاد کرختی و بی تفاوتی احساسی در مخاطبان و به تناسب آن کاهش تولید مقالات جدی به فارسی شده است. البته به یمن تلاش های ویراستاران ویکی پدیا، برخی از سایت های عرضه کننده دوره های آموزشی و هم تلاش معدود برخی سایت ها، درجا هم نزده ایم، اما با مطلوب فاصله زیادی داریم.
دغدغه معاش برای بسیاری از تولیدکننده های محتوا عمده شده و گرچه با حساب و کتاب نوشتن، توجه به سئو و ترندها و دانش استفاده از ابزارهای مربوطه، چیز بدی نیست و یکی از ضروریات هم است، اما این نوع نوشتن جوابگوی همه نیازهای پنهان جامعه نیست.
ما نیاز به نویسندگان و نوشته هایی داریم که حتی دردها و نیازهای پنهان و نگفته را که در فکر ها رخنه کرده اند، اما در قالب جستجوهای اینترنتی عمده نشده اند، بشناسند و سبک بالانه بتوانند و به آنها اجازه داده شود که بنویسند.
ما نیاز به نویسندگان رؤیاپرداز داریم، آنهایی که بیمی از ابراز تخیل خود ندارند. ما به سبک دوران قدیم وب فارسی نیاز به حلقه های ادبی داریم.
اما کمی به سایت های خبری و کانال ها و صفحات اینستاگرامی نگاه کنید. اخبار تکراری در آنها غوغا می کند. گرچه شخصا باور دارم که خبرهای سرگرمی ساز و برخی حاشیه ها در مورد مشاهیر هم نوعی کار خبری می تواند باشد، اما ما همین را هم در نازل ترین شکل ممکن، انجام می دهیم.
متاسفانه مردم از فرط پوسته ای شدن و تلاش برای بقا، دیگر زمانی برای خواندن تفاسیر سینمایی یا نقد کتاب کنار نمی گذارند و تولیدکننده های محتوا وقتی می بینند، نوشتن در مورد چنین چیزهایی باعث سقوط مجموعه شان می شو، رو به مطالب دیگر می آورند.
به علاوه، از آنجا که نوشتن یک مقاله واقعا ممتاز و محققانه نیازمند پایش و مطالعه منابع متنی متعدد و حتی دیدن ویدئوهای متعدد اینترنتی است، محدودیت های سرعت و دسترسی پذیری اینترنتی باعث کند شدن روندها می شوند.
کوتاه سخن اینکه به گمان من تفاخر به اعداد خام، چیز صحیحی نیست و باید اندیشه کنیم که چطور از تنگنای کم شدن چگالی مفهومی محتواها در وب فارسی برآخارج شویم.
منبع: یک پزشک