نقشه شیطانی مرد تهرانی برای یک زن بیمار - مجله 90 جعبه

به گزارش، رسیدگی به این پرونده از یک سال قبل به دنبال شکایت مرد جوانی به نام فرهاد شروع شد. وی به ماموران پلیس گفت: چند سال قبل با همسرم به نام زیبا ازدواج کردم و حالا صاحب دو فرزند هستم، اما همسرم از بیماری روانی رنج می برد و به اختلال دوقطبی مبتلاست. وی ادامه داد: مدتی است متوجه شدم همسرم با مرد غریبه ای به نام آریا آشنا شده و آریا با فریب وی همه پول و طلا های همسرم را سرقت نموده است و می خواهم این مرد فریبکار دستگیر گردد.

با این شکایت، پلیس به تحقیق پرداخت و روشن شد آریا پس از طرح دوستی با زن جوان، وی را فریب داده و پول و طلاهایش را سرقت نموده است. بدین ترتیب ماموران با اقدامات فنی پلیسی پیروز به شناسایی آریا شدند و در عملیاتی غافلگیرانه این مرد را دستگیر کردند، اما آریا بعد از دستگیری ادعای عجیبی را بیان کرد. آریا به ماموران گفت: زیبا با میل خودش پول و طلاهایش را به من به عنوان امانت داده و هیچ سرقت یا فریبکاری در کار نبوده است. بدین ترتیب آریا آزاد شد و زیبا برای درمان بیماری و رسیدن به آرامش از سوی همسر و خانواده اش به بیمارستان روانی منتقل و در آن جا بستری شد.

هنوز چند روز از بستری شدن زیبا نگذشته بود که فرهاد با حضور در اداره پلیس شکایت دیگری را بیان کرد و گفت: همسرم در بیمارستان روانی بستری بود، اما حالا متوجه شده ام آریا به بیمارستان رفته و همسرم را فراری داده است. با افشای این ماجرا پلیس به ردزنی گوشی موبایل زن جوان و آریا پرداخت و اطلاع پیدا کرد که زیبا همراه آریا به خانه ویلایی در شمال کشور رفته اند. ماموران در ادامه تحقیقات به سراغ مادر آریا رفتند و این زن که از فرار پسرش آگاه بود بازداشت شد تا این که آریا با پای خودش به پلیس آگاهی تهران رفت.

آریا که خود را تسلیم ماموران نموده بود گفت: وقتی زیبا در بیمارستان بستری بود با من تماس گرفت و از من یاری خواست. او به من اطمینان داشت به همین دلیل خواست تا او را همراه خودم به ویلای شمال ببرم. من نیز برای یاری به او به بیمارستان رفتم و او را از آن جا خارج کردم و سپس به شمال رفتیم تا در خانه ویلایی ام استراحت کند، اما پول و طلاهایش را سرقت نکردم و تنها برای یاری با او در ارتباط بودم. در حالی که آریا اصرار داشت در ماجرای سرقت طلا ها نقشی نداشته است مادر آریا در بازپرسی های پلیسی سرنخ جدیدی را که نشان از پنهان کاری پسرش درماجرای سرقت داشت پیش روی ماموران قرار داد. مادر آریا به ماموران گفت: چندی قبل پسرم یک کیسه مشکی رنگ مشکوک را داخل باغچه خانه دفن کرد و نمی دانم چه چیزی داخل آن کیسه بوده است. ماموران با اطلاعاتی که از مادر آریا به دست آورده بودند به خانه پدری مرد جوان رفتند و در آنالیز باغچه حیاط به کیسه مشکی رنگ رسیدند و وقتی در کیسه باز شد ماموران در برابر مقدار زیادی طلا و پول که از زیبا به سرقت رفته بود قرار گرفتند. با کشف طلا های سرقتی برای آریا به اتهام آدم ربایی و سرقت کیفرخواست صادر و پرونده به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.

در ابتدای جلسه رسیدگی به این پرونده که دیروز برگزار گردید زیبا در صندلی ویژه ایستاد و به عنوان شاکی گفت:زمانی که با آریا آشنا شدم به شدت بیمار بودم و حال خودم را نمی فهمیدم. او با حرف هایش مرا فریب داد و اعتماد مرا جلب کرد و به من وعده ازدواج داد و می گفت می خواهد مراقب من و دو فرزندم باشد و با چرب زبانی هایش هر روز اعتمادم را بیشتر جلب می کرد تا این که با فریبکاری پول و طلاهایم را به سرقت برد. زیبا ادامه داد: از آریا به خاطر بازی با احساساتم و سرقت طلا و پول هایم شکایت دارم. سپس وکیل زیبا روبه روی قضات ایستاد و گفت: متهم با حرف هایش موکلم را فریب داده و او را یک هفته در خانه ویلایی در شمال کشور نگه داشته و همه پول و طلاهایش را سرقت نموده است. وی اضافه کرد: زیبا از بیماری روانی رنج می برد و این موضوع را قبلاً نیز پزشک معالج وی تایید نموده بود به همین دلیل به اتهام آدم ربایی و سرقت و فریب برای آریا اشد مجازات را می خواهم. به دنبال اظهارات این وکیل و با توجه به این که کارشناسان پزشکی قانونی قبلا درباره شرایط روانی زیبا، اظهار نظر ننموده بودند، قضات پرونده را به پزشکی قانونی ارسال کردند تا کارشناسان پزشکی قانونی همراه پزشک معالج زیبا درباره شرایط روانی وی اظهار نظر نمایند. بنا بر این گزارش، بعد از اعلام این نظر آریا در دادگاه از خود دفاع می نماید.

جنون سرقت

دکتر ابراهیم اندرخورا جامعه شناس و استاد دانشگاه

بعضی افراد تمایل به سرقت از افراد فقیر، ناتوان، بیمار و. دارند این افراد ممکن است احتیاج مالی و مالی نداشته باشند و صرفا به سرقت و دزدی عادت نموده باشند این شخصیت ها از نگاه روان شناختی دچار جنون سرقت می شوند و از سرقت و دزدی لذت می برند، زیرا هیچ انگیزه و هدف مالی ومالی ندارند و از سرقت بیشتر لذت می برند و لوازم سرقتی را جمع آوری می نمایند. این افراد را که دارای جنون سرقت هستند نباید با افرادی که از روی علاقه وسیله ای را برمی دارند اشتباه گرفت، زیرا علاقه مندی به اشیای گران قیمت و بی ارزش هم یک اختلال روانی و رفتاری دیگری به شمار می رود بعضی افراد به جنون سرقت مبتلا هستند و بعضی دیگر هر شیء کم ارزش و با ارزشی را که می بینند به سرقت می برند. این افراد برای شان فرقی نمی نماید چه وسیله ای را از چه فردی به سرقت می برند و اغلب حتی افراد ناتوان، کم توان، فقیر، ثروتمند، بیمار، معلول و... را نیز طعمه قرار می دهند تا به ارضای آن حس جنون خود پاسخ دهند. البته در این قبیل افراد عذاب وجدان وجود ندارد و گویا وجدان در شخصیت شان شکل نگرفته است آن ها به لحاظ همدلی با هموطنان و اعضای جامعه ضعیف عمل می نمایند و میزان مشارکت اجتماعی شان اندک است و با ورود به جامعه سرمایه های اجتماعی را نیز تحت الشعاع قرار می دهند، این افراد در محیط کار بازده کاری بالایی ندارند و اصول و قوانین مجموعه های کاری را زیر سوال می برند. البته این بیماری در وسایل و اجسام در دسترس افراد تفاوت دارد به عنوان مثال تمایلات فردی که در یک روستا زندگی می نماید با افرادی که در شهر ها زندگی می نمایند متفاوت است. این قبیل سرقت ها لزوما به خاطر احتیاج مالی و مالی نیست بلکه بیشتر یک بیماری شخصیتی است که از کودکی در آن ها شکل گرفته است.

منبع: خراسان